- پکا سری
آلونک کوچک
معنی پکا سری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(کَ سَ)
لغت نامه دهخدا
حالت کج سر. سوء سلوک. بدسری. بدرفتاری. (یادداشت مؤلف) : بنای کج سری را با شوهر خود گذاشت. (از یادداشت مؤلف)
سرپیری
جوراب پاره، خوابانیدن پاشنه ی کفش
مهمانی ای که در پایان نشای برنج از سوی صاحب زمین ترتیب یابدنهاری
خوشه بستن یکنواخت و کامل برنج در شالی زار
پل سری
گونه ای از بستن روسری که به جای گره زدن از زیرچانه، از پشت
نغمه ای از موسیقی چوپانی که با لله وا نواخته می شوداین نغمه
زمین یا محصولی که آب آن وابسته به چاه مشخصی باشد، محل چاه
سرپایی
مراسم جشن و سرور بعد از اتمام کار درو و جمع آوری زراعتجشن
پارچه ای که آن را تابیده و بر سر گذارند و بار را بر آن نهند